×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
    امروز  جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳  
true
true
تهران را لُرها فتح کردند!

فتح تهران به دست لرهای بختیاری و تحقق انقلاب مشروطه و نقش اصلی و اساسی بختیاری ها در آن برگ جدیدی را بر تاریخ ایران افزود. لرها یکی از بزرگ ترین گروه های قومی ایران هستند که دیرینگی تاریخ و فرهنگ شان به هزاران سال پیش می رسد. این قوم دلیر و باصفا در طول تاریخ پرفراز و فرود ایران همواره نقش مهم و اساسی ایفا کرده است.

فتح تهران به دست لرهای بختیاری و تحقق انقلاب مشروطه و نقش اصلی و اساسی بختیاری ها در آن برگ جدیدی را بر تاریخ ایران افزود. لرها یکی از بزرگ ترین گروه های قومی ایران هستند که دیرینگی تاریخ و فرهنگ شان به هزاران سال پیش می رسد. این قوم دلیر و باصفا در طول تاریخ پرفراز و فرود ایران همواره نقش مهم و اساسی ایفا کرده است. از نمونه های آن جنگیدن با اسکندر گجستک است که او را تا مرز شکست پیش بردند. نبرد با مغولان، عثمانیان، روس ها و در دوران اخیر با حکومت صدام و حامیانش و تروریست های تکفیری در عراق و سوریه مثال های دیگرش است.

گویی در هر زمان و مکان که ایرانی و ایرانی در خطر باشند و نیاز به ایثار و گذشت و فداکاری باشد، این قوم دلیر و سلحشور آماده از جان گذشتگی است. قوم لر از بخش های گوناگون از جمله لرهای لرستان، بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، ممسنی، حیات داوودی، لک، گله دار و دیگر گروه ها تشکیل شده است. لرها در منطقه وسیعی از ایران به سر می برند: از کرمانشاه تا مناطق مرکزی و هرمزگان و بوشهر. آنان در استان های کرمانشاه، ایلام، همدان، مرکزی، قزوین، زنجان، خوزستان، فارس، کرمان، هرمزگان، بوشهر و تهران (ورامین- دره رود لار) زندگی می کنند. آمار دقیقی از آنان در دست نیست ولی جمعیت لرها را حدود هشت میلیون نفر تخمین می زنند. علاوه بر ایران گروهی از لرها را حدود هشت میلیون نفر تخمین می زنند.

علاوه بر ایران گروهی از لرها در عراق، افغانستان، عمان، پاکستان، هندوستان و اندونزی نیز ساکن بوده و هنوز بیش و کم حضور دارند. لرها در قرن گذشته یعنی طی زمامداری قاجاریان و پهلوی بزرگ ترین لطمه های سیاسی را متحمل شده اند. قاجاریان که کینه زندیه را به دلیل لر بودن در دل داشتند، به همه لرها به دیده دشمنی می نگریستند و چون از این قوم بیمناک بودند در پی تضعیف آن ها برآمدند. حکام قاجار نه تنها قدمی در پیشرفت و آبادانی مناطق سرنشین برنداشتند، بلکه بر تحمیل فقر و عقب ماندگی بر آنان نیز می کوشیدند. زورگویی و سوء مدیریت حکام قاجار موجب طغیان در مناطق لرنشین شد، طوری که پس از قتل ناصرالدین شاه، ناآرامی و هرج و مرج به شدت گسترش یافت،

اما اغلب نویسندگان و مورخان دوره قاجار تمام گناهان را به گردن لرها انداختند (امان اللهی، قوم لر، ۱۳۷۵). از سوی دیگر برای ترور شخصیت آنان نیز دستگاه های حاکم دست به ساختن شوخی ها و لطیفه ها و جوک های تحقیرآمیز می زدند تا بتوانند اندکی از خشم خود را در این قالب بیان کرده و زورگویی های خود را در پوششی از شوخی های ساختگی برای بخش های دیگر جامعه توجیه کنند و محرومیت و مظلومیت آنان را به ریشخند بگیرند. سرانجام حکام قاجار که عامل اصلی هرج و مرج بین لرها بودند، قربانی زورگویی و سیاست های نادرست خویش شدند. پس از قتل ناصرالدین شاه ناامنی گسترده ای مناطق لرنشین را فراگرفت و ماموران قاجار از برقراری نظم در آن مناطق عاجز ماندند و بالاخره کار به جایی رسید که حکام قاجار توانایی مقابله با لرها را از دست دادند.

سرانجام لرهای بختیاری در لحظه مناسب و با آرمان آزادی طلبی و عدالت خواهی و نه انتقام بزرگ ترین ضربه را در انقلاب مشروطه بر قاجاریه وارد کردند و به سال ها زورگویی، ظلم و بی عدالتی خاندان قاجار پایان دادند. فتح تهران به دست لرهای بختیاری و تحقق انقلاب مشروطه و نقش اصلی و اساسی بختیاری ها در آن برگ جدیدی را بر تاریخ ایران افزود که اگر دسیسه های قدرت های بزرگ به ویژه انگلیسی ها نبود، ایران سرنوشت دیگری می یافت. به هر حال کودتای ۱۲۹۹ شمسی رضاخان آخرین نفس های حکومت قاجار را برید و سلسله پهلوی زمام امور را در دست گرفت. بانی سلسله پهلوی به محض روی کارآمدن درصدد تاسیس نوعی از حکومت خودکامه و مستبد برآمد که تمام قدرت از ایلات به مرکز منتقل شود و تصمیم گیری نهایی به شخص شاه واگذار شود.

حالا بوی نفت از سرزمین بختیاری به مشام قدرت های بزرگ می رسید و جنگ جهانی بزرگی هم در راه بود؛ جنگی که پیروزی در آن به پلی به نام ایران و ماده ای به نام نفت وابسته بود و البته به مردمی که سلاح برای جنگیدن و دفاع از خود و کشور در دست نداشته باشند. با چنین وضعی درگیری بین رژیم جدید و لرها (لرستانی ها، بختیاری ها، کهگیلویه و بویراحمدی ها، بهمئی ها، لک ها و سایر لرهای حاشیه شمالی خلیج فارس) قابل پیش بینی بود. قوم لر که تجربه تلخ زورگویی های قاجار را هنوز فراموش نکرده بود، از آن بیم داشت که بار دیگر گرفتار ظلم و ستم جدیدی شود، از این رو در مقابل رژیم پهلوی مقاومت به خرج داد و دولت مرکزی ناگزیر به قشون کشی شد. در این میان درگیری های خونینی بین قوای اعزامی و ایلات لر در نقاط مختلفی همچون لرستان، بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و ممسنی پیش آمد و تعدادی جان خود را از دست دادند.

از لشکرکشی های رژیم پهلوی که با بی تدبیری و رعایت نکردن اصول اخلاقی در جنگ ها علیه هموطنان شان همراه بود، اسناد فراوانی در دست است. خاطرات، اشعار حماسی، ضرب المثل و کنایه های زیادی هم در ادبیات شفاهی مردم باقی مانده است. خشونت، بی رحمی، نیرنگ بازی، سوءاستفاده از باورهای دینی و مذهبی و بهره مندی از سلاح های جدید از جمله توپ و بمباران های هوایی موجب شد حکومت مرکزی پس از چندین سال عملیات نظامی سرانجام بر مناطق لرنشین همچون دیگر نقاط ایران تسلط یابد. در دوره حکومت پهلوی لرها قدرت سیاسی خود را از دست دادند (حتی ازدواج پهلوی دوم با ثریا اسفندیاری بختیاری هم نه تنها باعث پیوند بیشتر نشد، بلکه منجر به زیادتر شدن کینه و عداوت بین بختیاری ها و حکومت نیز شد) و آخرین حلقه پیوند بین لرها و حکومت هم از هم گسست و از آن پس تصمیماتی که به زندگی این قوم مربوط می شد، در تهران و بدون شرکت آنان اتخاذ می شد.

اصولا ایران عصر پهلوی شاهد این دگرگونی ها و پدیدآمدن شکاف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ساکنان نقاط مختلف بود. بیشتر امکانات در تهران و چند شهر دیگر متمرکز شد، حال آن که ساکنان بسیاری از مناطق مملکت از جمله اراضی کردنشین در وضع نامساعد قرار گرفتند و قربانی تبعیضات ناخواسته شدند (امان اللهی، ۱۳۷۰). عوامل فوق موجب شد قوم لر در انقلاب اسلامی (۱۳۵۷) نیز به طور گسترده و چشمگیری حضور یابد و نقش مهمی در به ثمر رساندن انقلاب و بعدها در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و خنثی سازی دیگر دسیسه های منطقه ای و جهانی ایفا کند. با چنین پیشینه ای که به اختصار و گذرا بررسی شد، می توان میزان همبستگی و وابستگی متقابل «قوم لر و ایران» را دریافت. لرها پس از این که اسلام را پذیرفتند، زبان و بسیاری از جنبه های فرهنگی خود را نیز حفظ کردند.

ایمان و اعتقاد راسخ به دین اسلام و ائمه (ع) و سادات، میهن دوستی، سلحشوری، طبیعت بکر و دست نخورده، فرهنگ پرمایه از جمله داستان ها، اشعار حماسی- غنایی، کارآواها، مراسم عروسی و عزاداری و تولد فرزند، موجود میراث تاریخی ارزشمند، صنایع دستی منحصر به فرد، مهمان نوازی و غریب نوازی، دلیری و شجاعت و سلحشوری، صفا و صمیمیت مثال زدنی، لباس و پوشش متنوع و چشم نواز، موسیقی دل انگیز و مقررات سنتی، نقش زنان در تصمیم سازی و تصمیم گیری های قوم لر، نحوه تربیت فرزند و خوی و منش کریمانه، از خودگذشتگی و فداکاری، همکاری و تعاون در سوگواری ها و شادی ها و صدها صفت پسندیده دیگر قوم لر را شایسته توجه بیشتر و رفع گرفتاری- به ویژه در حوزه تاریخی و اقتصادی- کرده است.

بر مسئولان ملی و استانی است که به طور متقابل وظایف ذاتی خود را به نحو احسن درباره آنان انجام دهد. صفات برشمرده فوق منجر به آن شده که در طول تاریخ معاصر ایران، مسافران، جهانگردان، شرق شناسان و ایران شناسان، باستان شناسان و مردم شناسان به مناطق لرنشین سفر کنند و از ویژگی ها، صفات، آداب و رسوم، گویش و پوشش آنان گزارش، فیلم و عکس تهیه کنند و در کتاب های خود به چاپ برسانند.

 

 

 

منابع:

– قوم لر، سکندر امان اللهی بهاروند، انتشارات آگه
– سفرنامه لایارد یا ماجراهای اولیه در ایران، سر اوستن هنری لایارد، ترجمه مهراب امیری
– مجله دیلی تلگراف، شماره ۱۵، اکتبر ۱۹۱۷، شوشاگپی، ترجمه علوی
– بختیاری در گذر زمان، قباد باقری
– ایران، کلده و شوش، دیولافوا، ترجمه علی محمد فره وشی، انتشارات دانشگاه تهران.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true