true
پیشتر اهداف سد گتوند را مطالعه نمودم و قرار بر این بود تا طرح سد و نیروگاه گتوند علاوه بر آن که منبع مهمی از نظر ذخیره آب ایجاد نماید و این منبع تاثیر فوقالعادهای بر رشد صنایع مرتبط با آب به ویژه ماهیگیری و آبرسانی به زمینهای کشاورزی و بهطور غیرمستقیم با ایجاد جاذبههای طبیعی نقش عمدهای را در جذب گردشگران به منطقه ایفا کند!
در سایت اب نیرو و اهداف بسیاری برای این سد بیان شده و برای تاثیرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منطقه برنامه ریزی شده بود! از اهداف چندگانه جانبی سد دو موضوع مهم قابل بحث است:
۱) اشتغالزایی برای مردم بومی منطقه در دوسوی دیواره سد /
۲) ایجاد جاذبههای گردشگری و با هدف توسعه صنعت گردشگری در خوزستان /
در اینجا سه پرسش کلی از متولیان سد گتوند و سازمان اب و برق خوزستان مطرح میشود: نخست، آیا پس از گذشت چند سال از بهره برداری اقتصادی (تولید برق) از سد گتوند هنوز شرایط توسعه گردشگری در کنار سواحل سد امکان پذیر نشده است؟ / دوم، ایا تاکنون اقداماتی برای زدودن چهره فقر و جلوگیری از مهاجرت اجباری مردم مناطق ساحلی دریاچه و گرفتار در بین ابراه های مصنوعی که ماحصل توسعه عمرانی سدگتوند بوده، از طریق رونق گردشگری و ساخت اقامتگاه های ارزان قیمت برای اهالی و مسافرین که باعث رونق در معیشت انها می شده داشته اید؟ / ۳) چرا مدیریت سازمان اب و برق استان و وزارت نیرو برای ساخت اقامتگاه های تفریحی حتی ویژه پرسنل ان سازمان مانند سد مارون بهبهان، سد اندیکا، سد کرخه و… اقدامات مهمی در سد گتوند نداشته است؟ جنایت دیگر پروژه سد گتوند مربوط به تخریب وسیع میراث فرهنگی و تاریخی در دو سوی دیواره سد می باشد.
در اینجا پرسش کلی که از هیات مدیره سد گتوند و کارشناسان وقت پژوهشکده سازمان میراث فرهنگی کشور در این مورد مطرح کرد این است، چرا بدون داشتن برنامه مدون باعث نابودی میراث باستانی و تاریخی آن منطقه وسیع شدند و چرا اقدام به ساخت موزه ای شایسته و بزرگ و برای انتقال بیشتر اثار منقول فاخر ان سرزمین تاریخی در شهر گتوند نکردند؟ هرگز وجدان بیدار تاریخ، تخریب میراث فرهنگی را در این پروژه نامبارک از یاد نخواهد برد و شاهد بودیم که اولین قربانی های سد گتوند، شیرهای غول پیکر تاریخی و سنگی مردم منطقه بود که از پس از آبگیری سد گتوند به زیر آب رفتند و این درحالی است که این شیرهای سنگی با عنوان ” بردشیرها ” در فهرست میراث ملی ثبت شده بودند. اندکی با مطالعه پرونده مخوف سد گتوند، متوجه خواهیم شد که باید افراد بسیاری هم اکنون پاسخگوی این ویرانی های دیروز و میراث فرهنگی و طبیعی نسل فردا باشند.
در ۳۱ شهریور ۸۸ به گزارش میراث آریا(chtn) و به نقل از اداره کل روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و به نقل از روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی استان خوزستان و کارشناس ارشد میراث فرهنگی وقت که گفت: اگر اقدامی مانند راهسازی و سدسازی صورت نگیرد ممکن است تا ابد این محوطههای بزرگ و کوچک مدفون و ناشناخته باقی بمانند!!همین کارشناس در ادامه در مورد وجود گنبدهای نمکی در استان خوزستان گفت:گنبدهای نمکی در هیچ کجای خوزستان به ویژه در محدوده سد گتوند وجود ندارد! / – در صورتی که براساس بند ج ماده ۱۱۴ قانون برنامه چهارم توسعه تمام وزارتخانهها، سازمانها و مؤسسات دولتی موظفند قبل از اجرای طرحهای عمرانی گسترده در مرحله امکانسنجی و مکانیابی نسبت به انجام مطالعات فرهنگی ـ تاریخی میراث فرهنگی اقدام کنند و در صورت داشتن ارزش تاریخی یک محوطه باستانی، سازمان میراث فرهنگی اختیار دارد کار یک پروژه عمرانی مانند سدسازی را متوقف نماید. در آن زمان به گفته یک مقام مسئول، در طرح سدسازی دو نوع مجوز از سازمان میراث فرهنگی گرفته میشود.
ابتدا مجوزی برای احداث سد دریافت میشود و سپس مجوز دیگری برای آبگیری آن. پس مقصرین اصلی نابودی آن اثار فاخر در این منطقه تاریخی نخست مهندس و مدیران سد گتوند، سپس مسئولین وقت پروهشکده سازمان و در نهایت کارشناسان وقت اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری خوزستان می باشند.
بی تردید پرونده تلخ سد گتوند تکرار فاجعه های دیروز میراث فرهنگی و گردشگری در سد کارون ۳ و دیگر سدهای غیر ضروری در دیگر نقاط ایران است.
برای همه دلسوزان میراث فرهنگی و طبیعی این سرزمین ثابت گردیده، مدیران اجرایی و بویژه در این حوزه هیچگونه علاقه ای و یا اگاهی علمی به شناخت، درک و پاسداشت میراث فرهنگی، طبیعی و توسعه صنعت گردشگری در کشور ندارند. با وجود رشد تکنولوژی های برتر علمی در حوزه تولید انرژی های پاک در این چند دهه گذشته هنوز ما علاقمند ادامه تکرار اشتباهات دیروز مان هستیم و براحتی میراث یک ملت و سرزمین را فدای تولید انرژی های گران قیمت و صنایع کوتاه مدت همچون سد سازی می کنیم.
true
true
http://sedayehammihan.ir/?p=11826
true
true