در حالی که خطرات رو به افزایش وجود سد گتوند، دارد تمام هستی و کیان منطقه ی حاصلخیز جلگه ی خوزستان را تهدید می کند و نفس اکوسیستم منطقه و به ویژه حیات رودخانه ی کارون به شماره افتاده است، معلوم نیست این همه مماشات و نگرانی مسوولان برای برچیدن سد گتوند، ناشی از چیست.
آبسالاران طبیعتستیز ایران که در وزارت نیرو و دیگر نهادهای مرتبط بر کرسی های تصمیم گیریهای کلان تکیه زده اند، پیشنهاد ساخت ۶۰۰ سد جدید با اعتبار ۶۱ هزار میلیارد تومان را برای برنامهی پنج سالهی پنجم دادهاند تا به این ترتیب، حیات هیدرولوژیکی کشور را به ممات برسانند؛ در حالی که بعنوان نمونه در آمریکا و در طول ۱۳ سال گذشته، ۴۳۰ سد بزرگ و کوچک تخریب شده است تا زندگی را از تخریب و مرگ نجات دهند.
واقعیت این است که در دنیای امروز، خطر کم آبی را همه ی کشورها درک کرده اند و دوران سدسازی و انبار کردن آب پشت سد، کارکردش را از دست داده است. تشویق کشاورزی و کشت گندم و برنج و راه اندازی تاسیسات صنعتی با مصرف بالای آب در مناطق کویری و خشک که اعلام مرگ آب کشور است، دیگر توجیهی ندارد و باید سیاست های جایگزین را دنبال کرد. این واقعیت ملموس و اظهرمن الشمس در وزارت نیرو وجاهتی ندارد.
ساخت سد و لجبازی با حیات در ایران
کمیسیون جهانی سد WCD مجموعهای از اشتباههای بحرانآفرین در زمینه سدسازی را مشخص کرده است که با مرور آنها میتوان دید تمام این هفت اشتباه در مورد بسیاری از سدهای ایران از جمله سد گتوند و سدهای کارون و دیگر سدها تکرار شده است.
انتخاب رودخانه اشتباه برای ساخت سد، بیتوجهی به تغییرات جریان آب پاییندست، غفلت از تنوع زیستی و از بینبردن زنجیره اتصال غذایی موجودات آبزی و حیوانات اطراف آن، سیاستها و محاسبات اقتصادی اشتباه، ناتوانی در جلب رضایت عمومی مردم منطقه، سوءمدیریت در خطرات و تاثیرات و در نهایت ساخت و ساز بیرویه سد؛ هفته اشتباهی هستند که این کمیسیون آنها را معرفی کرده است.
با نگاهی گذرا به سدهای ایران میتوان دریافت که اغلب سدهایی که در دو دهه اخیر ساخته شدهاند دارای چنین مشکلاتیاند. ایران در کمربند خشک زمین قرار دارد و ساخت سد با توجه به «کاهش ۱۰ درصدی میزان بارشها در ایران»، «افزایش حدود ۱.۵ درجهای دمای هوا»، «تبخیر حدود ۲۵ میلیارد متر مکعب از منابع آب کشور»، «کاهش حدود ۲۰ درصدی روانآبها و آبهای سطحی»، «کاهش ۱۵ درصدی تغذیه آبهای زیرزمینی»، «کاهش بارش برف و ناپایداری منابع آب» و «افزایش بارشهای ناگهانی و ملحقنشدن این منابع آبی به آبهای زیرزمینی و جریان آبهای سطحی» ساخت سد در ایران را نیازمند تحقیق و بررسیهای بسیار بیشتر کرده است.
با همه این احوال ایران قصد دارد با وجود اینکه نیمی از ظرفیت مخازن همین سدهای موجود هم خالی است ؛ به نقل از خبرگزاری ایرنا حداقل ۱۱۳ سد جدید بسازد. برخی مخالفان ساخت بیرویه سد با اشاره به مشکلات زیست محیطی برخی سدها، اصرار بر ساخت آنها را به «مافیای سدسازی» در ایران مرتبط میدانند.
چه کسی مسوول اصلی ساخت سد پرحاشیه و ناکارآمد گتوند است؟
در سایت شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران و تاریخچه ی ساخت این سد آمده:
[دولت دوم هاشمی رفسنجانی] : در سال ۱۳۷۶ مطالعات اولیه طرح توسط شرکتهای مشانیر و کایتک چین پایان یافته و توسط شرکت لامایر مورد بازنگری قرار گرفت.
[دولت دوم هاشمی رفسنجانی] : در اردیبهشت همان سال عملیات انحراف آب با حفر تونلهای انحراف آغاز گردید.
[دولت دوم اصلاحات] : در سال ۱۳۸۲ با انحراف جریان رودخانه کارون به داخل تونلهای انحراف بستر رودخانه مسدود گردید.
[دولت دوم اصلاحات] : در سال ۱۳۸۲ فرازبند طرح احداث گردیده و به دنبال آن عملیات حفاری نیروگاه نیز آغاز شد.
[دولت اول احمدی نژاد] : در پاییز سال ۱۳۸۴ اولین درفت تیوب نیروگاه در واحد چهارم نصب گردید.
[دولت اول احمدی نژاد] :در نیمه اول سال ۱۳۸۵ عملیات خاکریزی هسته رسی بدنه سد آغاز شد.
– طراحی و شروع عملیات اجرایی در زمان هاشمی رفسنجانی
(وزیرنیرو : بیژن زنگنه؛ رییس سازمان محیط زیست: هادی منافی)
– ساخت قسمت اصلی سد (تونلها و گالری های سد)
در زمان دولت اصلاحات
(وزیر نیرو: حبیب بیطرف؛ رییس سازمان محیط زیست:معصومه ابتکار)
– ساخت قسمت نهایی و بهره برداری در زمان احمدی نژاد
(وزیر نیرو: فتاح؛ رییس سازمان محیط زیست:خانم جوادی)