×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
    امروز  جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳  
true
true
معرفی کتاب  یک محسن عزیز

 

کتاب یک محسن عزیز ،به قلم توانا و روان،  فائضه غفار حدادی از تازه های نشرِ سوره مهر ، که حاصل تلاش و پژوهش  سالانه حدادی از بزرگترین و ناشناخته ترین فرمانده های عملیات فتح المبین است.حدادی از اسفند سال ۹۶ شروع به نگارش کتاب در قالب داستان  وهمچنین روایتی  از زبان راویان متعدد کرده بود.او همواه حضور محسن را حس  می کرد چه در شروع کار  که با حضور خود وفرزندانش در مزارش بهشت زهرا واجازه گرفتن  وکمک در پیدا کردن راویان ومدارک  که همچون پازلی  هزار تیکه بود و  چه درپایان  با اجابت دعا وخواسته اش از طرف محسن  به اتمام رسید.

وی همواره مستند بودن  را بر بعد داستانی طرح ارجحیت داده ومستندترین روایات را در قالب داستان ثبت کرده وزمانی که از بعد داستانی استفاده کرده برای هر سطر آن منبع و سند داشته است. در فصل هایی از کتاب برای اولین بار به نامه نگاری هایی  که شهید وزوایی به خواهرش در فرنگ می نویسد اشاره شده است.

کتاب با مقدمه ای  ازحدادی شروع شده ودر چهارده فصل به روایات راویان متعدد ،روبرو کردن راویان ،گزارشات ونوار های مصاحبه محسن  وزوایی و همکاری موثر مرکز مطالعات پژوهشی ۲۷ بعثت،ثبت وضبط شده است.حدادی در مقدمه کتاب اشاره می کند یک محسن عزیز شرح یک زندگی نیست شرح قلق های کیمیاگری اوست آن چیزی که یک محسن معمولی را به یک محسن عزیز تبدیل کرده است.این کتاب شرح سفر یک سفر چهار ساله است.آن چهارسالی است که توانست یک آدم معمولی را به یک قهرمان فراموش نشدنی تبدیل کند.حدادی می نویسد:

روزی در میانه هجده‌سالگی شبیه ما بود. شبیه ما آدم‌های معمولی این روزها و نه حتی آدم‌های نسلِ خودش. می‌توانست خوش باشد و بی‌خیالِ همه‌چیز رشد کند و به پول و شهرت و هر چیزی که می‌خواست، برسد. می‌توانست به تاریخ گره نخورد؛ در روزگاری که تاریخ، زیادی گره خورده بود؛ ولی افتاد به باز کردن یک به یک گره‌هایی که سر راه رشد کشورش افتاده بود  یا در لحظه می‌افتاد: استبداد، فقر، استعمار، جنگ. با دست، با دندان، با جان. یکی را که باز می‌کرد، گره کورتری جلوی راهش سبز می‌شد. عادت به کارهای سخت نداشت؛ اما آدمِ کارهای سخت شد. بس که امید داشت به حل مشکل‌ها و نمی‌ترسید از خطر کردن و ناامید نمی‌شد از شکست‌ها. گره‌ها جلویش غول می‌شدند و او از هفت خان می‌گذشت تا آنها را باز کند و گاهی هفت وادی سخت را باید می‌گذراند که قسمتی از جغرافیای مردم را از دست بدقلقی تاریخ نجات بدهد. روزی که در میانه بیست و دوسالگی، از جانش برای باز کردن گره‌ای مایه گذاشت، اصلا شبیه آدم‌های معمولی نبود.

کتاب یک محسن عزیز در ۵۷۶ صفحه توسط انتشارات سوره مهر در اختیار علاقه مند به ادبیات پایداری ودفاع مقدس روانه بازار شده است.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true