×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
    امروز  پنج شنبه - ۳۰ فروردین - ۱۴۰۳  
true
true
اثرات اقتصادی تحریم ها بر افزایش ناامنی اجتماعی

     آسیب های اجتماعی در همه جوامع کم و بیش یافت می شود و تنها تفاوت در شدت و ضعف و میزان آن است. به عنوان مثال خودکشی در همه جوامع وجود دارد لیکن در برخی جوامع زیاد و چشمگیر و در برخی اندک و نادر است. طلاق، سرقت مسلحانه، کیف قاپی، تجاوز به عنف، اعتیاد و سایر آسیب ها یا انحرافات اجتماعی هم در همه جوامع قابل مشاهده است.

نکته آن است که در جوامعی چون کشور ما برخی از این آسیب ها رو به افزایش و چشمگیر بوده، از یکسو موجب نگرانی جامعه و مسوولان شده است و از سوی دیگر ناامنی به ویژه ناامنی اجتماعی را دامن زده است. با توجه به مراتب فوق و وجود این دیدگاه که جامعه ما در برخی آسیب های اجتماعی سیر صعودی و نگران کننده ای داشته و امنیت اجتماعی را به خطر انداخته است، ضرورت دارد کنشگران اجتماعی و فرهنگی  استان خوزستان، خاصه که این نمونه از آسیب های اجتماعی  به طرز نگران کننده ای  در این استان شایع شده است، به صورت علمی و عملگرایانه به این مباحث وارد شوند و به مسوولان امر، راهکار ارائه دهند.

انتشار کلیپ های سرقت های مسلحانه، با سلاح سرد و گرم، آدم ربایی ها و کیف قاپی ها و حمله به مغازه و افرادی که در کوچه ها و خیابان های شهر در حال تردد هستند، باعث ترس عمومی و شیوع رعب درونی می شود.

در همین راستا، ضمن دعوت از مقامات قضایی به ورود قاطع به این موارد، چه در رسیدگی به پرونده ها و چه اعمال  مفاد سختگیرانه ی مجازات اسلامی شرعی و قانونی، این مبحث کماکان برای ارائه ی راهکار و بررسی موارد یاد شده، فراهم است.

 

          زورگیری‌ها و سرقتهای خشن این روزها،  نمونه‎هایی از رفتارهای خشونت‌باری است که در جامعه شیوع پیدا کرده است. در بعضی موارد، افرادی که برخی رفتارهای خشونت‎بار مانند رفتار مرد نسبت به زن از خودشان بروز می‎دهند از سوی جامعه دفع که نمی‎شود هیچ، بلکه نشان‌دهنده‌ی زرنگ بودن نیز هست و این داوری در نگاه فرهنگی ما ریشه دارد و در بستر اجتماع باز تولید می‌شود. همین زورگیری‎ها نوعی خشونت درونش است و به دنبال همان نگاه فرهنگی در نظام اجتماعی بازتولید می‎شود که با مسائل اقتصادی پیوند وثیق دارد.

در جامعه می‌بینید این زورگیری خیلی رایج‌تر و عیان‌تر است. چون براساس حساب هزینه ـ فایده انگار فرد هزینه‌ی کم‌تری می‌‏پردازد تا این کار را انجام دهد. یعنی جامعه از کنار این مسائل به راحتی می‎گذرد.

زورگیر احساس میکند ممکن است دستگیر نشود و مواهبی در بعد مالی هم نصیبش بشود. فرد وقتی حساب هزینه ـ فایده می‎کند، می‎بیند فایده‌اش بیشتر از هزینه‎اش است و به همین دلیل مبادرت به چنین کاری میکند!

حال آن هزینه چه در دام افتادن و چه نگاه دیگران باشد. فارغ از این که نگاه دیگران به این قضیه  تأدیبیfhan  یا یک نگاه عادی باشد.

   یعنی همان عادی شدن نابهنجاری‎ها که اثرات مخربش ابعاد گستردهتری هم خواهد یافت.

همیشه عوامل، در هم تنیده هستند و شما نمی‎توانید به یک پدیده، تک‌عاملی نگاه کنید. به عنوان نمونه شما خشونت در خانواده را در نظر بگیرید؛ مرد چرا به خودش اجازه می‎دهد خشونت‎ورزی بکند؟ یکی از عواملش اقتصادی است.

شخصی که پول دارد احساس قدرت می‏‌کند، چه در خانواده باشد و چه در کف خیابان. فرض کنید در یک کارخانه کسی که دارای پول است و به کارگر اجحاف می‌کند و  خشونت می‎ورزد که این عامل اقتصادی است؛ از این‌رو نابرابری اقتصادی است که زمینه‎ساز خشونت‎ورزی مرد علیه زن می‌شود. فرهنگ، این تقسیم‌بندی و نگاه از بالا به پایین را تأیید می‎کند و در نظام اجتماعی هم به نحوی این موضوعات باز تعریف می‌شوند؛ مثلن نظام اجتماعی برای یک مرد جایگاه بهتری در اداره‌ی جامعه قائل می‌شود.

اگر کار و اشتغال فراهم باشد، به همین نسبت خفت‎گیری‎ها کاهش پیدا می‌کند. مجموع عوامل از سطح خرد تا کلان باعث اینگونه پدیده‎ها می‎شود. خودکشی و اعتیاد نیز یک نوعی از خشونت علیه “خود “ است.

در همه‌ی این پدیده‎ها عنصر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دخیل است و در همه، کمبود عقلانیت دیده می‎شود و بیش از حد، خشونت‎ورزی نمایان است. این با بی تفاوتی، فاجعه می افریند.

    شما وقتی از کنار کودک‎ کار رد می‎شوید؛ بار اول خیلی احساس ناراحتی می‎کنید، بار دوم کم‌تر و بار سوم “انشالله خدا کمکش بکند” می‎گویید و رد می‎شوید، بار چهارم فقط رد می‎شوید. در دنیا NGOها به صحنه می‌آیند ولی در جامعه‌ی ما حتا بسترسازی برای فعالیت NGOها هم صورت نمی‌پذیرد. حتا برای کسانی که داوطلب هستند مانع درست می‎کنند. یعنی نگاه اطلاعاتی ـ امنیتی به NGOها است … در ایران احساس ناتوانی، زیاد و “درماندگی” آموخته شده است .

بنابر این خیلی ساده باید از خودمان بپرسیم که راهکار نهایی چیست و در قبال این موارد ، چه باید  کرد؟!

در یک جامعه همه‌ی عناصر به هم مرتبط هستند؛ چه مثبت چه منفی. وقتی صحبت از راه‌کار می‎شود معمولن دو نوع راه‌کار ارائه می‎شود. یک راه‌کار جنبه‌ی ذهنی، اخلاقی و «توصیه‎ای» دارد. از من جامعه‎شناس توقع دارند که راه‌کارهای علمی ارائه بدهم بنابراین راه‌کارهایی که ارائه می‎دهیم با راه‌کارهای دیگران که به صورت «توصیه‎ای» است خیلی تفاوت دارد.

مطمئن باشید از هر زاویه‎ای که نگاه بکنید عامل اقتصادی، عامل بسیار تعیین کننده‎ای است. اگر من بیایم و بگویم که مثلن صداوسیما آموزش بدهد و خانواده و آموزش و پرورش چه بکنند و چه نکنند به طور عمده راه‌کارهای ذهنی است.

 در داستان تحریم‎ها نیز که منشا تازه ای برای افزایش آسیب ها و  بحران های اجتماعی است ، قبل از هر چیز باید این سؤال را بپرسیم که چرا اقتصاد ما اقتصاد تک‌محصولی و شکننده است به گونه ای که با یک بازی بین‎المللی بخواهد به سقوط آزاد نزدیک شود و باید این سؤال را نیز بپرسیم که چرا مدیریت و نظام اقتصادی به این میزان شکننده است که یک تحریم بتواند این گونه همه‌چیز را بهم بریزد!

 

 


از متن احمد بخارایی نیز استفاده شده است

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true