×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
    امروز  پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳  
true
true
اهمیت طبقه متوسط در شرایط فعلی ایران

بی شک طبقه متوسط بیشترین نقش را در تحولات حال و آینده ایران داشته و خواهد داشت، به دلیل مشکلات معیشتی طبقه ضعیف جامعه فرصت چندانی برای تفکر و نقش‌آفرینی در جامعه ندارد و معمولاً طبقه غنی بیشتر به منافع مادی خود می‌اندیشد. متفکران عقیده دارند اکثر روشنفکران و صاحبان ایده در طبقه متوسط جامعه هستند که می‌توانند با تولید اندیشه و برنامه‌ریزی و نقش‌آفرینی ویژه، به کلیت ساختار اجتماعی کمک کنند تا پیشرفت حاصل شود، دوطبقه دیگر جزیره‌ای و جزء گرا عمل می‌کنند و قدرت و توان چندانی برای نقش‌آفرینی جدی در سطح جامعه را ندارند، البته به‌طور مطلق نمی‌توان گفت طبقه‌های دیگر هیچ نقشی ندارند اما طبقه متوسط است که معمولاً پرچم‌دار دانش و تفکر و تغییرات و اصلاحات است چون این طبقه معمولاً دیدگاه‌های عمومی و کلی دارند و نقش میانجی در کل جامعه دارند .
در کشور ایران این طبقه بیشتر در سازمان دولتی و خصوصی فعالیت دارند زیرا دولت یک‌نهاد عام تلقی می‌شود.
در مشاغلی مانند : آموزش ‌وپرورش و آموزش عالی ، ادارات مختلف،کارخانه‌های دولتی و خصوصی فعالیت چشمگیر دارند. لذا اهمیت و نقش این طبقه در آینده کشور بسیار مهم و حیاتی است و در صورت آسیب دیدن و کمرنگ شدن نقش این طبقه یا عدم کارکرد مناسب آن قطعاً دوطبقه دیگر و کلیت جامعه دچار آسیب جدی خواهد شد.
در نگاه دقیق‌تر تاریخی می‌توان گفت اکثر افراد بانفوذ و نخبه و روشنفکر و صاحب ایده و تفکر از طبقه متوسط بر خواسته‌اند، روحانیون متنفذ، بازیگران و کارگردانان موفق، نقاشان، نویسندگان، شاعران، اساتید و معلمان و…، لذا اهمیت کارکرد صحیح این طبقه بر هیچ‌کس پوشیده نیست، در این نوشته سعی بر این است که آسیب جدی فروپاشی این طبقه بررسی گردد، زیرا در سنوات گذشته به دلیل تضعیف بنیه اقتصادی و درآمدی خانوارها، اکثر قریب به‌اتفاق طبقه متوسط در جامعه به طبقه‌ ضعیف تبدیل‌شده‌اند (درصد اندکی هم رشد به طبقه بالاتر داشته‌اند که دلیل آن رانت‌های به وجود آمده بوده است)، لذا این طبقه در حال تضعیف واقعی است و نخواسته به کارکرد و وظیفه اصلی خود در قبال کلیت جامعه عمل نماید و این تغییر وضعیت حاوی هشدارهای واقعی است که باید به آن‌ها توجه ویژه نمود.
متأسفانه در سال‌های اخیر به دلیل وضع نامطلوب اقتصادی خانواده‌های طبقه متوسط، دغدغه و کارکرد فکری این بخش غالب جامعه تا حدودی تغییر کرده است، زیرا زمانی که مرزهای اقتصادی خانواده به خطر می‌افتد، حتماً اولین هدف و استراتژی رفع مشکلات معیشت خانواده است تا دیگر مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه، در این حالت است که بیشتر تمرکز بر حفظ و توسعه منافع خانوادگی و شخصی قرار می‌گیرد.
طبق تعریف دیگری ازنظر فرهنگی و سیاسی مطلبات عمومی و جمعی این قشر کمتر و بیشتر تمرکز بر روی منافع ویژه قرار می‌گیرد.
این طبقه دیگر رسالت و تعهد اصلاحات عام را از دست می‌دهد و جزئی نگر می‌شود، متأسفانه طی چندین سال گذشته این اتفاق رخ‌داده است. اگر چنین وضعی ادامه یابد ممکن است این طبقه به‌تدریج منزلت اجتماعی خود را دست بدهد، در تاریخ معاصر ایران از نیمه قاجار به بعد معمولاً طبقه متوسط را قشر پیشه ترجمان و خرده‌مالکان تشکیل می‌دادند اما از دوره پهلوی به‌تدریج تعریف طبقه متوسط تغییر و بیشتر این قشر مردمان فرهنگی و آموزشی و با سمت‌های اداری و سازمانی شدند و به‌تدریج بدنه دولت بزرگ و فربه شد، به‌طور مثال روزنامه‌نگاران، دانشجویان و معلمان و اساتید و … که وظیفه مهم تولیدات فرهنگی و علمی کشور را به عهده‌دارند در این طبقه جای می‌گیرند.
آسیب جدی زمانی به وجود می‌آید که این طبقه، امنیت اقتصادی و به طبع آن امنیت اجتماعی خود را از دست بدهد و مجبور شود جهت حفظ ثبات خود بیشتر تفکر مادی‌گرایی داشته باشد، وقتی تفکر مادی‌گرایی حاکم شد، قطعاً این فرهنگ بین اعضای جامعه نهادینه می‌شود، در این حالت حتی اگر این قشر بنا به وظیفه و رسالت قبلی خود بخواهد چیزی را بنویسد و بگوید و عمل نماید بیشتر جنبه نمادین دارد تا واقعیت و در عمل همان تفکر مادی‌گرایی و منفعت‌طلبی حاکم است. به همین دلیل امروز بسیاری از ارزش‌های اخلاقی جامعه به انحطاط رفته است.
شاید ایراد گرفته شود که نقش طبقه پایین‌تر و بالاتر در جامعه چیست؟ چرا بیشتر گناه انحطاط اخلاقی بر گردن طبقه متوسط افتاده است؟
در پاسخ باید گفت معمولاً این قشر پیشرو سطح تفکرات و تغییرات و اصلاحات اخلاقی در جامعه هستند، ماهیت طبقه‌ پایین‌تر سطحی‌نگری کسب معاش روزانه است. این بخش با حجم وسیع مشکلات روزمره درگیر است و فرصتی برای امور متفرقه ندارد. طبقه بالاتر هم منفعت‌طلبی های خاص خود را دارد، ابعاد منفعت طلبی آن ها بسیار بزرگ و منطقه ای و گاهی ملی است، مانند اختلاس های بزرگ، رانت‌خواری، زمین‌خواری و مثال‌های که معمولاً مربوط به این طبقه است، این افراد و گروه‌ها به‌ندرت تأثیر فرهنگی و اجتماعی داشته‌اند.
اما طبقه متوسط به دلیل وضعیت شغلی و حرفه‌ای و تفکری خود چنین رسالتی را همیشه به عهده داشته و خواهد داشت و کم‌رنگ شدن نقش آن‌ها در جامعه زیان‌بار خواهد بود.*

true
برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true